گفته اند بلور فروشي در مغازه اي خود اجناس بلور و غيره را براي جلب مشتري به شكل هاي مختلف چيده بود .يكي از مشتريان به در مغازه امد وكمي به ليوان ها كه وارونه روي هم چيده

بود ،نگاه كرد ودستي روي يكي از آن ها كشيد وگفت :اين ليوان كه در دارد .وقتي كه ان را بلند كرد گفت :ته اين ليوان هم سوراخ است وبه درد نمي خورد .

صاحب مغازه خنديد وليوان را درست به دست گرفت وگفت :آقا ببين ليوان هم ته دارد وهم درش باز است .

لذا چنان چه افراد جامعه از كم وكيفيت يك مساله اطلاعي نداشته باشد ،با آن برخوردي غير مطلوب خواهند داشت .امروزه اگر برخي از زنان ما با پوششي غير معمولي و بي حجاب وارد جامعه

مي شوند ،بدين جهت است كه آنان با فوايد آثار مثبت حجاب چون جنبه هاي رواني ،خانوادگي ،اجتماعي واخلاقي آن آشنايي ندارند و نيز از آثار مخرب بي بندو باري و بي حجابي در جامعه

اطلاع كافي ندارند.

اگر بدانند حجاب يعني حفظ حرمت و كرامت ،عزت و قداست زن ،ديگر امكان ندارد با چنين و ضعيت نا شايستي وارد اجتماع شوند.

منبع :چرا حجاب ،ابراهيمي خرمي مشگاني ،چاپ پنجم

يك شبي مجنون نمازش را شكست              بي وضو در كوچه ي ليلا نشست

گفت يا رب از چه خارم كرده اي                  بر صليب عشق دارم كرده اي

خداوند فرمود :گفت اي ديوانه ليلايت منم

در رگت پيدا وپنهانت منم

سالها با جور ليلا ساختي              من كنارت بودم ونشناختي

ما خودمان حجاب هستيم ،بين خودمان ووجه الله ،اگر چنانچه كسي في سبيل الله ودر راخدا اين حجاب را شكست

وان چه كه داشت كه عبارت از حيات خودش بود ، تقديم كرد ، اين مبداهمه حجاب ها را شكسته است ،خود را شكسته است

وهر چه داشته است راطبق اخلاص گذاشته و تقديم كرده است . ما براي درك كامل ارزش و راه شهيدان مان فاصله اي طولاني رابايد

بپيمايد ،ودر گذر زمان وتاريخ انقلاب وايندگان ان جستجو نماييم .

منبع:عارفانه،زندگي نامه خاطرات عارف شهيد احمد علي نيري

هركه مراطلب كندخواهديافت وهركه مرايافت عاشقم ميگردد وهر كس عاشقم شد عاشقش مي شوم وهر عاشقش شوم عاقبت او راشهيدش مي كنم خودم خونبهاي

او مي شوم.

از وقتي كه خداوند بشر را افريد ارتباطش با خلق شروع شد .او خالق گشت وما مخلوق ،واز وقتي كه رزق داد ،او رازق شد و ما مرزوق ، واز وقتي كه مارا هدايت

فرمود ، او هادي شد وما مهدي ،واز وقتي او را پرستش كرديم ،ما عابد شديم واو معبود ،واز وقتي دوستش داشتيم ، او معشوق شد وما عاشق ،واز وقتي كه طلبش برامديم ما طالب شديم واومطلوب.