ای شهید خدایی، ابراهیم عزیز!

 نمی دانم چه شدکه خودت را میهان دل ویران شده من کردی با دنیایی از خاطرات آن روزهای عاشورایی در اسلام بر ابراهیمت مرا
به سورزمین آرزو ها بردی با خاطرات روزهای جان فشانی ات از من در راه مانده
دلبری کردی شبهای تار و ظلمانی انم را به قهرمانان دلیرگردان آسمانی کمیل گره زدی
ناخواسته عاشقت شده ام و خانه دلم را مهر و محبت تو پر کرده است…
دستم را در ستان پر مهرو محبت تو قرار می دهم!
ای قهرمان!
ازتو می خواهم در لغزش گام های زندگی دستگیرم باشی می خواهم به رنگ تو باشم و افتخار دوستی
دو طرفه با تو چراغ هدایتم گردد مرا به دوستی خود بپذیر
ونامم را در گردان های کمیل امام زمانم به نگار
من نیز به رسم رفاقت هر روز هدیه ای برای تو می فرستم …!

علي رضا جعفري فرزند شارح بزرگ نهج البلاغه وفيلسوف شرق ،مرحوم محمد تقي جعفري نقكند :
ايشان چه در ايام طلبگي وچه پس از آن ،چنان مطالعه مي كردند كه از اطراف غافل مي شدند .نقل مي كردند كه

:هنگام تحصيل در مدرسه صدر در نجف ،روزي نزديك به ظهر در حجره اي اب گوشتي بر سر چراغ بار گذاشتم وسپس مشغول مطالعه شدم پس از چندي ناگهان متوجه شدم كه طلاب مدرسه در حال شكستن درب حجره هستند ؟

با سرعت دررا باز كردم وبا حالت اعتراض خطاب به آنان گفتم :من مشغول مطالعه هستم ،چرا مزاحم مي شوي ؟!كه در حين متوجه شدم تمام حجره را دود گرفته وطلاب به تصور اينكه حجره ي من آتش گرفته است ،براي كمك ونجات من امده اند !من از فرط توجه به مطالب مورد مطالعه متوجه نشدم .

عشق ايشان به مطالعه وتحقيق تا آخرين روز هاي حياتشان نمايان بود برخي افراد كه در مسير تعلم ودانش آموزي قدم گذاره بودند،هنگامي كه در مراجعه به استاد از ايشان مي خواستند راجع به شيوي درس خواندن به آنان رهنمودي بدهند پاسخ مي دادند كه درس خواندن تنها با عشق ميسر استَ

ما بنده های خدا همومون تو عقبه زندگیمون تو آمپاس های زیادی قرار گرفتیم گناه کردیم دل امام زمانمون راشکوندیم دل مهدی فاطمه رو شکوندیم
اونهارو از خودمون ناامید وناراضی کردیم خیلی وقتا حواسمون نبوده که گناهانمون چه عواقبی داره یه کم که با خودمون فکر کنیم همش ریز
به ریزجلو چشمانمان میاد .اول وقت فقط می تواینم (العفو) بگویم

مي زند آتش بهقلبم سوز داغ عسكري
گيرد امشب اشك من دم سراغ عسكري
شد يتيم در كودكي فرزند دلبنش يتيم
گشت دُرِاشك مهدي چلچراغ عسكري
در دل صحراي غمها وبه دشت سرخ عشق
لاله سان شد قلب ما خونين زداغ عسكري                                                                                                                                                                                                             

                             منبع :گلچين احمدي ،ذبيح الله احمدي گورجي

عقايد انسان بايد روي تصميمات او ،زندگي او،رفتارش با ديگران وانتخاب دوستانش تاثير بگذارند.

.انساني كه در زندگي مرام وعقيده مشخصي دارد ومسير معيني را براي خود انتخاب كرده است ،خواه ناخواه در زندگي خود جهت دارد

:يعني تفاوت وخنثي نيس طبيعتا چنين انساني نمي تواند با همه افراد چه موافق وچه مخالف ،هم جهت وهم سو باش

.به همين دليل است كه در قرآن كريم از دوستي با غير مومنان ومحبت آنانم نهي شده است .شهيد مطهري در اين باره گفته است

«انسان مومن بايد داراي جاذبه ودافعه باشد وحد ومرزي داشته باشد كه جايگاه او را نسبت به اهل ايمان واهل نفاق وكفر وشرك مشخص سازد .او بايد نسبت به مومنان وغير مومناني كه عنادي با حق ندارندونسبت به آن جاهلند داراي جاذبه ونسبت به غير آنها داراي دافعه باشد .»